فلسفه تشريع زکات
در اين کتاب مهم فقهي نخست به مساله فلسفه تشريع زکات برخورد ميکنيم که علي (ع) در نهجالبلاغه اشارت پر معني به آن فرموده است.
در يک جا ميفرمايد: «سوسو ايمانکم بالصدقه و حصنوا اموالکم باکات و ادفعوا امواج البلاء بالدعاء».
«ايمان خود را با صدقه تقويت کنيد و اموال خويش را با زکات از دستبرد دشمنان مصون داريد و امواج بلا را با دعا دفع کنيم.[1].
ميدانيم آنچه ثروتها را به باد ميدهد، و اصل مالکيت شخصي را متزل ميسازد، همان فاصله طبقاتي است و يکي از طرق مبارزه با آن مساله زکات است.
در عبارت ديگري ميفرمايد: «ان اکات جعلت مع الصلاه قربانا لاهل السلام فمن اعطاها طيب النفس بها فانها تجعل له کفاره و من النار حجابا و وقايه».
زکات همراه نماز وسيله تقرب مسلمانان است و هر کس آن را از طيب نفس بپردازد کفاره گناهان او خواهد بود و حجاب و مانعي است از آتش دوزخ.[2].
در اينجا علي (ع) به بعد اخلاقي و فلسفي روحاني زکات اشاره ميکند در حالي که جمله قبل ناظر به فلسفه اجتماعي و اقتصادي زکات بود.
يا در جاي ديگر به نقش فوقالعاده مهم زکات در تامين اجتماعي اشاره کرده ميفرمايد: «ان الله فرض في اموال الاغنياء اقوات الفقراء فما جاع فقير الا بما منع غني و الله تعالي سائلهم عن ذلک».[3].
خداوند در اموال اغنيا غذاي فقرا را پيش بيني کرده است (که اگر حق الهي را دقيقا بپردازند يک گرسنه در سراسر جامعه انساني وجود نخواهد داشت) بنابراين هيچ فقيري
[صفحه 7]
گرسنه نميشود مگر به خاطر وظيفه شناسي فرد بي نيازي، و خداوند آنها را از اين معني باز خواست ميکند».
صفحه 7.
درباره این سایت